سحر با مشکلات جدّی در خواندن و نوشتن به مرکز طلوع امید مراجعه نمود.
او پایۀ سوّم را شروع کرده بود. تحصیل او در پایۀ اوّل و دوّم با دوران شیوع بیماری کرونا و عمدتاً به شکل آموزش مجازی بوده است.
تأکید آموزگاران در این دوره (و متاسّفانه بعد از آن) بر تکالیف نوشتاری بوده و فشارهای مدرسه در جهت انجام کامل تکالیف، تنش بسیار شدیدی در روابط مادر و فرزند ایجاد کرده بود.
سحر درحالی وارد پایۀ سوم شده بود که مهارت خواندن او در حد تکمیل پایۀ اوّل هم نبود. در مقابل تکالیف نوشتاری مقاومت میکرد و از آنها فراری بود.
با مشارکت خانواده و همکاری آموزگارِ دلسوز، «کاهش فشار، اضطراب و قطع برخورد تند» در اولویّت قرار گرفت.
تمرین والدین برای داشتن رابطه گرم و صمیمی با سحر بهعنوان «برنامۀ پایه» در فعالیتهای روزانه تلقی گردید و مرور هفتگی برنامهها با مادر در ابتدای جلسات انجام میپذیرفت.
تمرکز بر آموزش خواندن (با روش «کلبهجزء» و اجتناب از تاکید بر آموزش حروف، ترکیب، ...)، خواندن کتابقصّههای انتخاب شده توسّط خود سحر (بدون تبدیلکردن قصهخوانی به جلسۀ درسی و دادن تکلیف) برای او، توسّط والدین، تخصیص اوقات بازی با سحر برای مادر و کاهش ساعات قرار داشتن او مقابل «نمایشگر» (تلویزیون، تبلت، موبایل) به زیر دو ساعت در روز در دستور کار برنامۀ آموزشی قرار گرفت.
با حرکت از سطح خواندن سحر، کتاب کلاس اوّل و بعد کتاب کلاس دوّم کار شد. با بهبود مهارت خواندن، سحر انگیزۀ مضاعفی برای خواندن کتابهای قصه پیدا کرد.
برای کاهش اضطراب سحر، از آموزگار درخواست شد تا مدّتی املاء کلاسیِ او را تصحیح نکند و اجازه دهد تا سحر در خانه و با روش آموزشدادهشده به مادر در مرکز طلوع امید، املاء کوتاه (از متونی که میتواند بخواند) بنویسد و خودش با مشاهدۀ متن، آنرا تصحیح نماید. کاهش اضطراب و روش «تصحیح خود» موجب شد تا انگیزه، دقّت و سرعت نگارش سحر به تدریج افزایش یابد.
ثبتنام سحر در کتابخانۀ عمومی، مقدّمۀ تقویت گرایش او به مطالعه و رشد بیشتر او را فراهم آورد.